حرفهایی برای گفتن...

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کتاب

پادشاه آمورو گفت نه و تو که یک پزشک هستی نمیتوانی بفهمی که هیچ زمامدار عقیده به آزادی ندارد بلکه با این عنوان مردم را فریب می دهد تا اینکه بتواند خود حکومت نماید و من بمردم سوریه می فهمانم که باید آزاد شوند و آزادی را بدست نمی آورند مگر اینکه علیه مصر متحد باشند و وقتی سکنه سوریه متحد شدند و به تصور خودشان آزادی را بدست آوردند غافل از این هستند که برای من آزادی بوجود آورده اند تا اینکه بر آنها حکومت کنم و آنان باید مثل همیشه زحمت بکشند و خراح بدهند منتها در گذشته خراج را مصر از آنها می گرفت و بعد من از آنها خراج می گیرم و پیوسته به آنها می گویم که شما سعادتمند تر از تمام ملل جهان می باشید زیرا آزاد هستید و آنها نیز به همین عنوان واهی دلخوش می شوند. 

سینوهه تو نمیدانی که یک ملت مثل یک گله گوسفند است و باید او را به چیزی مشغول کرد تا اینکه بتوان بر او حکومت نمود و یکی از بهترین وسائل برای مشغول کردن ملت این است که باو بگویند تو آزاد هستی و برای این بوجود آمده ای که آزاد زندگی کنی و مردم چون عوام هستند هر چه بشنوند می پذیرند و آنرا حقیقت می دانند و عمده این است که آنقدر یک موضوع را در گوش مردم فرو بخوانند که در روح آنها جا بگیرد.


سینوهه - میکا والتاری - ترجمه ذبیح الله منصوری


پانوشت: دیر کشف کردم این کتاب رو

  • زینب
  • ۰
  • ۰

من او شدم

من او بودم من او شدم با او بودم بی او شدم

در عشق او چون او شدم زین رو چنین بی سو شدم


شهرام ناظریه جان خوند

  • زینب
  • ۰
  • ۰

فکر

چه پریشانم از این فکر پریشان شب و روز

که شب و روز کجایی و کجایِ تو کجاست


هوشنگ ابتهاج

  • زینب
  • ۰
  • ۰

گناه

گناهانم را دوست دارم!

بیشتر از تمام کارهای خوبی که کرده ام،

میدانی چرا؟!

آنها واقعی ترین انتخاب های منند...

سید علی صالحی



میدونی خوب جان؟

  • زینب
  • ۰
  • ۰

باران

میروی و گریه می آید مرا

اندکی بنشین که باران بگذرد


همایون جانه شجریان میخونه انقد میخونه که بارون بزنه انقد میخونه که بارون میزنه

  • زینب
  • ۰
  • ۰

سخن این است

نیامدن به پاهات بی قواره بود...


  • زینب
  • ۰
  • ۰

دردم این است که من بی تو دگر

از جهان دورم 

و 

بی خویشتنم 


مهدی اخوان ثالث


* حافظ

  • زینب