حرفهایی برای گفتن...

  • ۰
  • ۰

27 آبان :

من: استاد من نمیتونم برم کارورزی، من شاغلم، قبول کنین که صاحب کارم برگه های کارورزیمو امضا کنه هر ترم کلی دانشجو میان اونجا برای کارورزی و ...

استاد: نه نه اصلا نمیشه، باید بری اداره ی دولتی حتما

نامه کارورزی گرفتم برای یه اداره ی دولتی


30 آبان:

من: جناب ... من باید برم کارورزی ولی نمیتونم چیکار کنم؟

جناب ...: خیالت راحت من همونجا کار میکنم با رئیس صحبت میکنم کارتو درست کنه تو فقط پایان نامه م رو خوب درست کن


یه هفته ی پیش:

من: خانم من شاغلم نمیتونم بیام کارورزی راهی نداره که نیام ؟

کارمند همون اداره دولتی: نه خانم اصلا راهی نداره قانون این اداره اینه که حتما باید بیای


امروز صبح:

من: آقای رئیس منو آقای ... معرفی کردن در مورد همون مسئله ی کارورزی

رئیس: بله در جریانم مشکلی نیست برید نامه تون رو بگیرین حل شده کارتون


نیم ساعت پیش:

من: وای نمیدونی چقد خوشحالم بالاخره نامه کارورزیمو گرفتم حل شد، تو یه ساعت کارم درست شد

خواهرم: به به ، تو که حساس بودی رو درست زندگی کردن، حالا جای ضابطه و رابطه رو قاطی کردی؟

من: کاش استادم درک میکرد که من نمیتونم بیخیال کارم بشم...


ناراحتم...

شهرام ناظری یه جا خوند، مرد را دردی اگر باشد خوش است، درد بی دردی علاجش آتش است

خب این ربطی نداشت میدونم، ولی من این آهنگ تو سرم میپیچه هی، آدم تو شرایط سخت باید تصمیم های مهم بگیره، تصمیم هایی که شاید مثل این تصمیم من خلاف عقایدش باشه

کاش میشد ما آدما بتونیم شرایط همدیگرو درک کنیم، کاش میشد به هم کمک کنیم تا درست زندگی کنیم...


  • ۹۴/۱۰/۱۹
  • زینب

نظرات (۴)

تو سیستمی که همه چیش غلطه,درست رفتار کردن غلط جلوه میکنه!
پاسخ:
بله متاسفانه همینطوره
پس رعایت قوانین بستگی به دل زینب خلنم دارد. دلش خواست وظیفه است. دلش نخواست درک کردن این نخواستن وظیفه است.
پاسخ:
من تمام تلاشمو کردم، بارها با استاد صحبت کردم ولی قبول نکرد
شما فکر میکنین باید چیکار میکردم؟
استاد میگه باید بری توی اداره ی دولتی تا سیستم کار رو یاد بگیری که یاد بگیرین چطور باید با مردم برخورد کرد و از این حرفا، من بارها براش توضیح دادم که پنج ساله کارم همینه وقتی فقط حرف خودشو میزنه من باید چیکار کنم؟
در ضمن تو همون اداره ی دولتی دوستم رفت کارآموزی، فکر میکنین چیکار میکرد؟ صبح تا ظهر مینشست پشت میز حرف میزدن، دو هفته هم رفت بهش گفتن دیگه لازم نیست بیای خودمون برات پر میکنیم برگه هات رو
سیستم اداری ما یعنی کاغذ بازی الکی یعنی رابطه، یعنی پارتی بازی
من دیروز یک ساعت تو همون اداره بودم درگیری دو تا از کارمنداش میدونی چی بود؟؟ اینکه چطور عضو کانال گیزمیز بشن توی تلگرام، هر کاری میکردن یکیشون نمیتونست :\
اگه قانون میگه شما باید بری اداره دولتی کارورزی ،رعایت قانون یعنی بری اونجا کارورزی نه اینکه چون زینبی استاد درکت کنه و قانون رو رعایت نکنه. 
سیستم از زینب ها تشکیل شده..همه شون رو که درک کنیم قانون غالبا رعایت نمیشه و وضعیت این میشه که هست.
پاسخ:
مشکل اینه که قانون نمیگه من برم اداره ی دولتی کارورزی، این استاده که پاش رو کرده تو یه کفش که باید بری اداره ی دولتی
چیزایی که قراره مثلا اونجا یاد بگیرم (که تجربه نشون داده هیچ چیزی یاد نمیدن به کارورز تو ادارات دولتی) من سالهاست انجام میدم، تمام اون کسانی هم که میان کنار من کار میکنن و کارورز هستن قانون دانشگاه رو نقض نکردن
من از کاری که کردم اصلا خوشحال نیستم، از رابطه و پارتی بازی بینهایت بدم میاد، مطمئنن اگه راهی داشت یا وقت آزاد داشتم حتما میرفتم کارورزی
باز دلخوشیم اینه که کاری انجام دادم که اون جناب سفارشم رو کرده
مثل بقیه آدم هایی که پارتی دارند و دلخوش هستند و زینب درکشون نمیکنه و امیدواره که پارتیها هم درکشون نکنن.
پاسخ:
شاید ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی